چطور دلت امد؟

 

کاشکی می تونستم که کاری انجام بدم ولی هیچی از دستم بر نمی اد . اخه چرا ؟عزیزترینت رو ببینی که به چیزی احتیاج داره ولی نتونی براش تهیه کنی ..

خدای مهربون چرا این دنیا این طوریه .. چرا اونی که می تونه کمک کنه کاری انجام نمیده . مگه ما چقدر زنده می مونیم واسه همدیگه این چه رسمیه که بیشتر اونایی که دارن حاضر نیستن به کسی کمک کنن ...شاید خود منم اگر جای اونا بودم حاضر نبودم یه قرون از پولمو به کسی بدم ... چه رسم بدیه !!!!چی می شد اگه همه تو یه سطح بودند کسی بیشتر از کس دیگه ای نداشت .

ولی خدای مهربونم خودت حکمت کاراتو بهتر می دونی که یکی اونقد داشته باشه که حاضر نیست یه قرون از پولش کم بشه یکی دیگم با پول کمی که تو جیبش داره نصفشو به کسی می ده که احتیاج داره و به طرفش دست دراز کرده ...

 تو با این همه ثروت حاضر نشدی به کسی که از خودته و بهت کلی احترام می زاره کمک کنی اونم به عنوان قرض .. فقط قرض ...اون حاضره واسه سلامتی تو از خودش مایه بذاره ولی تو هیچی برات مهم نیست . تنها چیزی که برات مهمه اینه که بگن پولداری ...پولدار ...

خیلی دوست داشتم می تونستم بهت کمک کنم ولی ...اون که واسه کارش می خواست و چیز بدی نبود که بهش ندادی. چرا این همه سنگدلی .چرا ؟ دیگه از این همه دو رنگی خسته شدم ...چطور دلت امد ؟

می دونم خیلی ناراحتی و دلت گرفته ولی به روی خودت نمی اری و می گی مهم نیست ...

وای خدای من هر چی فکر می کنم به هیچ جا نمی رسم ...اخه چرا نمی تونم هیچ کاری برات انجام بدم و هیچ کمکی از دستم بر نمی اد .. جز گریه کردن و اشک ریختن ...

خدای عزیز خودت پشت و پناهش باش و به بزرگیت قسمت می دم که کارشو درست کنی...

85.2.22