ع ـ د

 این بار تصمیم خودمو گرفتم میخوام حتما مطرح کنم؛نمی خوام دیگه تو دلم بمونه. به خودم قول دادم که تو این مدت حتما بازگو کنم .دیگه از خودم خسته شدم ؛ میدونم خدا خواسته و حکمت خودش بوده و خیلی وقتا بنده ی بدی بودم و ناسپاسی کردم به درگاهش که چرا ...  ولی بازم زودی پشیمون شدم از کارم و از خدای مهربونم بخشش خواستم .

به خودت توکل می کنم خدای بزرگم و تو اگه صلاح بدونی می شه

وقتی خدا بهت می گه :  ٌباشه ٌچیزی رو که می خوای بهت می ده ؛ وقتی بهت می گه ٌصبر کن ٌ چیز بهتری بهت می ده و وقتی بهت می گه ٌنهٌ داره بهترینهارو برات آماده می کنه.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 7 + ارسال نظر
نرگس شنبه 21 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:29 ق.ظ http://nargesb.blogsky.com

عیدت مبارک عزیزم !

سینا دوشنبه 30 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:14 ق.ظ http://bon1.blogsky.com

سلام یه دونه
خوبی گلم؟ ایندفعه منتظر یه پست توپ ازت می مونم
دیدی خدا چقدر دوست داشت و داره؟
خیلیییییی گلی

فهیمه سه‌شنبه 1 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:41 ب.ظ http://nicedancetogod.mihanblog.com

سلام

خدا توکل کنندگان را دوست دارد.

اما وفتی توکل می کنی حواست باشه با همه وجودت توکل کنی.نه فقط با زبان
موفق باشی

نرگس شنبه 12 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 06:45 ب.ظ http://nargesb.blogsky.com

سلام شکوه جون
قبلنا فعال تر بودیا !!!
من آپم ...

Fila Boy سه‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:54 ب.ظ http://gask.blogfa.com

روزگاری من نیز در اندیشه هایم میروئیدم و سلام میدادم به سحرگاهان هزار بار با یاد او تنها هستی ام جلوه می یافت رنگ و رونقی دیگر....روزگارانی نه چندان دور و نه آن قدرها نزدیک چیزی شاید میان فواصل لحظات بیاد ماندنی و جاودانه ی بودن و چه خوب بود لحظه ی رویش از دل خاک هستی و سبز شدن و در نگاه تو سایه افکندن به خزان نمی اندیشیدم و به فصل جدائی و رفتن و دل کندن روزگاری من نیز سبز بودم روزگاری میان دم و باز دم نفسهای او.....اینک اما شادی از خانه ی کوچک دل پر کشیده به آسمانی که دیگر نه از آن من است و نه از آن کبوترهای شکسته بال...
و کسی در باران دو چشم پر ابرم شاید بروید شاید نهالی دیگر بکارد نهال عشق نهال آشتی و دوستی
سلام عزیزم
امروز دوباره برگشتم
مطلب جالبی نوشتی، درست مثل وبلاگت.
حتما بهم سر بزن
نظر هم یادت نره
اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن
به امید روزی که آقام بیاد...

امین شنبه 26 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:45 ب.ظ http://xairas.blogfa.com

ایییییییییییی ول بابا ترکوندی هاااااااااااااااااااااااا

آیدا یکشنبه 4 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:54 ب.ظ http://ayda16.blogsky.com

سلام شکوه جونم ... چطوری ؟ خبری ازت نیست ؟ خوش میگذره ؟
خیلی جمله ی قشنگی بود ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد